سبکپَرhang glider, kiteواژههای مصوب فرهنگستانوسیلۀ هوایی بسیار سبک با بالهایی شبیه به بال پرندگان که قادر به سریدن در هواست؛ این وسیله ممکن است مجهز به موتور کمکی باشد
واکنشسنجیflying a kite, ballon d’essaiواژههای مصوب فرهنگستانطرح کردن پیشنهادی بنیادی در حین مذاکرات بهمنظور سنجیدن واکنش طرف مقابل یا افکار عمومی
شهر جهانیworld city, global cityواژههای مصوب فرهنگستانشهری که گرهگاه اصلی شبکۀ تعاملات جهانی بهویژه تعاملات اقتصادی است
kiteدیکشنری انگلیسی به فارسیبادبادک، بادبادک کاغذ هوایی غلیوا، غلیواج، زغن، ادم درنده خو، دغل باز، ادم متقلب، پرواز بلند، پرواز کردن، سفته بازی کردن