25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
knock off
sideslip
unshook
untackle
untack
knock over
بیشتر بدانید
شرمگن
قاضی عبدالعزیز
مرتمم
لپه
detachedly
نوش گیاه
جستوجوی دقیق
knockoff
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دست کشیدن، دست کشیدن از، از کار دست کشیدن، مردن، کشتن
جستوجوی مشابه
knockoffs
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دست کشیدن
جستوجوی همآغاز
knockoffs
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دست کشیدن