سدپوشهbarrier coat, block coatواژههای مصوب فرهنگستانمادۀ پوششی برای جدا کردن سامانۀ پوششی از سطحی که بر آن کشیده شده است، برای جلوگیری از برهمکنش شیمیایی یا فیزیکی آنها
روکش مهارگرlock-in coat, scatter coatواژههای مصوب فرهنگستانروکشی شامل مقدار کمی مصالح ریزدانه برای مهار مصالح درشتدانه با هدف کاهش جابهجایی مصالح در حین غلتکزنی و ترددهای اولیه
مربی بیان و لهجهdialogue coach, dialogue director, dialect coachواژههای مصوب فرهنگستانفردی که طرز بیان کلمات و جملات یا لهجهها را به بازیگر آموزش میدهد
پوشه 2coatواژههای مصوب فرهنگستانلایهای پیوسته از مادهای پوششی که در طی یک مرحله بر روی شیء قرار میگیرد