cavilدیکشنری انگلیسی به فارسیکاویل، عیب جویی، خرده گیری، عیب جویی کردن، خردهگیری کردن، عیب گرفتن، عیب گرفتن از
قؤوللغتنامه دهخداقؤول . [ ق َ ئو ] (ع ص ) گوینده . (منتهی الارب ). قائل . ج ، قُوُل . (اقرب الموارد). رجوع به قائل شود.