lastsدیکشنری انگلیسی به فارسیطول می کشد، طاقت، طول کشیدن، دوام داشتن، دوام کردن، به درازا کشیدن، پایستن
shellacsدیکشنری انگلیسی به فارسیشلاق ها، لاک مخصوص لاک الکل، با لاک جلا دادن، شکست مفتضحانه خوردن یا دادن