بارنامۀ گروهیgroupage bill of lading, collective bill of lading, omnibus bill of ladingواژههای مصوب فرهنگستانبارنامۀ مشترک برای چند بار مختلف که شرکت حملکننده یکجا برای کارگزار صادر میکند
بارنامۀ توضیحدارfoul bill of lading, dirty bill of lading, claused bill of lading, unclean bill of lading, dirty billواژههای مصوب فرهنگستانبارنامهای که در آن توضیحاتی دربارۀ عیوب کالا یا بستهبندی آن درج شده است
بارنامۀ ترکیبیcombined bill of lading, multimodal bill of lading, combined transport bill of lading, intermodal bill of lading, multimodal transport bill of lading, combicon bill, combined transport document, combidocواژههای مصوب فرهنگستانبارنامهای که در آن جابهجایی کالا از شناوری به شناور دیگر یا از شناوری به دیگر انواع وسایل حمل کالا از قبیل ریلی یا جادهای قید شده است و بر خلاف بارنامۀ سراسری، مسئولیت بار در همۀ مراحل بر عهدۀ یک کارگزار است
کالادیکشنری فارسی به انگلیسیarticle, commodity, freight, goods, lading, manufacture, merchandise, ware
بارنامۀ داخلیhouse bill of ladingواژههای مصوب فرهنگستانبارنامهای که کارگزار حمل برای هریک از صاحبان کالا در یک بار گروهی صادر میکند
بارنامۀ دریاییbill of ladingواژههای مصوب فرهنگستانبرگۀ محتوی مشخصاتی مانند مبدأ و مقصد و هزینۀ حملونقل کالا که براساس قوانین و مقررات مشخصی به تأیید حملکننده و ارسالکننده از یک طرف و صاحبان کالا از طرف دیگر میرسد متـ . بارنامه