ارابۀ فرودlanding gearواژههای مصوب فرهنگستانپایه یا چرخی که هواگَرد با آن بر زمین مینشیند متـ . فرودافزار
ارابۀ فرود چرخِ دُمtail wheel landing gear, conventional landing gearواژههای مصوب فرهنگستانارابۀ فرودی که چرخهای اصلی چپ و راست و جلوی در مرکز ثقل هواگَرد و چرخ دُم در انتهای آن است
ارابة فرود بادپهلو،فرودافزار بادپهلوcrosswind landing gearواژههای مصوب فرهنگستاننوعی ارابة فرود در برخی هواگردها که در هنگام نشست بادپهلو چرخهای آن با باند همراستا میشود
ارابۀ فرود دوچرخbicycle landing gear, bicycle undercarriageواژههای مصوب فرهنگستانارابۀ فرودی که چرخهای اصلی آن پشتسرهم و در خط مرکزی بدنه قرار دارد
باراندازlandingواژههای مصوب فرهنگستانمنطقهای پاکسازیشده در جنگل که در آن بینهها را برای انتقال به خارج از جنگل در کامیون بارگیری میکنند
فرود 3landingواژههای مصوب فرهنگستانعمل پایانی پرواز و برگرداندن هواپیما به زمین؛ عمل فرود آمدن و نشستن متـ . نشست 3