بعددیکشنری فارسی به انگلیسیafter, ahead, following, dimension, distance, next, perspective, then, later
platerدیکشنری انگلیسی به فارسیپلاتر، کلیشه ساز، صفحه فلزی ساز، ماشین غلتک کاغذ سازی، اسب مخصوص مسابقه اسب دوانی