لافظلغتنامه دهخدالافظ. [ ف ِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از لفظ به معنی انداختن و از دهن بیرون افکندن . (از منتهی الارب ).
لاف لافلغتنامه دهخدالاف لاف . (اِ صوت ) خوردن مایعی مانند ماست و جز آن با لبها بدانگونه که آواز کند چنانکه سگ ، گاه ِ آب خوردن .- لاف لاف خوردن (سگ آب را) ؛خوردن با لبها و زبان چنانکه آواز کند.