leashدیکشنری انگلیسی به فارسیچنگال، دسته سه تایی، پالهنگ، افسار سگ و حیوانات مشابه، افسار بستن، بند زدن
بند ۵lace 1, leis 1واژههای مصوب فرهنگستانرسن یا روبانی برای بستن یا نزدیک کردن دو لبۀ مقابل هم به یکدیگر
ملیله 2lace 2, leis 2واژههای مصوب فرهنگستانرشتۀ باریک فلزی از جنس طلا یا نقره، و امروزه بیشتر نخی، به رنگ طلایی یا نقرهای، که برای تزیین بر روی پارچه دوخته میشود
leashesدیکشنری انگلیسی به فارسیبرگرداندن، دسته سه تایی، پالهنگ، افسار سگ و حیوانات مشابه، افسار بستن، بند زدن
leashesدیکشنری انگلیسی به فارسیبرگرداندن، دسته سه تایی، پالهنگ، افسار سگ و حیوانات مشابه، افسار بستن، بند زدن