دست کم، مقتدر، سبک دست، راحت، ماهر، تردست، اسان
دست، دادن، کمک کردن، با دست کاری را انجام دادن
راست دست، در سمت راست
سنگین دست، خام دست، بی مهارت، زشت
تمیز دست، بی گناه، بی تقصیر
کوتاه دست، دارای دست کوتاه، فاقد کارگر کافی
light-handed
empty-handed, light-handed