سبکسازlighterواژههای مصوب فرهنگستاننوعی دوبه که از آن برای تخلیۀ بخشی از بار و سبکسازی کشتیهای اقیانوسپیمایی که به دلیل ارتفاع آبخور در بندرگاه میمانند و نمیتوانند پهلو بگیرند استفاده میشود
lightedدیکشنری انگلیسی به فارسیروشن، روشن کردن، برق زدن، اشکار کردن، اتش زدن، اتش گرفتن، بچه زاییدن، اذرخش زدن، مشتعل شدن
lightestدیکشنری انگلیسی به فارسیسبک ترین، روشن، سبک، سبک وزن، کم، خفیف، اندک، ضعیف، تابان، سهل، اسان، چابک، هوس باز، اهسته، بیغم و غصه، وارسته، خل، بی عفت، زود گذر، سهل الهضم، کم قیمت، هوس امیز، باز
slighterدیکشنری انگلیسی به فارسیلاغرتر، اندک، جزئی، خفیف، کم، لاغر، نحیف، حقیر، ناچیز شماری، صیقلی، باریک اندام، کودن، قلیل، پست