لغتنامه دهخدا
طین حر. [ ن ِ ح ُرر ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) محمدبن عبدون گوید: طین حر طین علک خالص از رمل بود. مؤلف گوید: گِلی است نزدیک در شیراز و بشیرازی گل کوفی (کرنی ؟ کربی ؟) خوانند و در طبیعت نزدیک به وی بود و آن را نیز بدین اسم خوانند و آن گل بغایت سبزرنگ است وچون بپوست بادام دخان