loafدیکشنری انگلیسی به فارسیکباب، قرص نان، کله قند، تکه، پرسه زدن، وقت را بیهوده گذراندن، ولگردی کردن
loafدیکشنری انگلیسی به فارسیکباب، قرص نان، کله قند، تکه، پرسه زدن، وقت را بیهوده گذراندن، ولگردی کردن