locomotorدیکشنری انگلیسی به فارسیحرکتی حرکتی، ابتلاء اعضای حرکتی، دارای گرفتاری در اعضای حرکتی، جنبده، متحرک، نقص تحرک
locomotorدیکشنری انگلیسی به فارسیحرکتی حرکتی، ابتلاء اعضای حرکتی، دارای گرفتاری در اعضای حرکتی، جنبده، متحرک، نقص تحرک
locomotorدیکشنری انگلیسی به فارسیحرکتی حرکتی، ابتلاء اعضای حرکتی، دارای گرفتاری در اعضای حرکتی، جنبده، متحرک، نقص تحرک