لغیونلغتنامه دهخدالغیون . [ ل ِ ] (معرب ، اِ) لژیون : پرسید و گفت : نامت چیست ؟ گفت : ما لغیونانیم ، زیرا بسیارانیم . (ترجمه ٔ دیاتسارون ص 184).
یلغونلغتنامه دهخدایلغون . [ ی ُ ] (ترکی ،اِ) در ارسباران ، درختچه ٔ گز. (یادداشت مؤلف ). در خلخال «اولغون » و گاهی «یلغون » یا «یولغون » گویند.
لیویجانلغتنامه دهخدالیویجان . [ لی ] (اِخ ) دهی از دهستان بالاخیابان بخش مرکزی شهرستان آمل ، واقع در 47هزارگزی جنوب باختری آمل و سه هزارگزی خوشواش . کوهستانی و سردسیر. دارای 85 تن سکنه . آب آن از چشمه . محصول آنجا غلات و لبنیات