لوزشلغتنامه دهخدالوزش . [ زِ ] (اِخ ) نام کرسی کانتون (لت ) از ولایت کاهر. نزدیک لت به فرانسه .دارای راه آهن و 1182 تن سکنه .
لوش لوشلغتنامه دهخدالوش لوش . (ص مرکب ) پاره پاره : گر بجنبد در زمان گیردش گوش بر زمین زن تا که گردد لوش لوش .عیوقی .