حافظۀ بلندمدتlong term memory, secondary memory, long term store, permanent memoryواژههای مصوب فرهنگستانجزء تقریباً ثابت دستگاه حافظه که دربردارندۀ اطلاعاتی در محدودۀ چند ثانیه تا چندین دهه است
مراقبتهای بلندمدتlong-term care, LTCواژههای مصوب فرهنگستانمراقبتهای پزشکی و غیرپزشکی که به بیماران مبتلا به بیماریهای مزمن و سالمندان و افراد ناتوان در محل زندگی آنها ارائه میشود
termدیکشنری انگلیسی به فارسیمدت، اصطلاح، مدت، اصطلاح، دوره، شرایط، لفظ، جمله، شرط، نیمسال، مهلت، روابط، میعاد، دوره انتصاب، ثلث تحصیلی، هنگام، نامیدن
حافظۀ بلندمدتlong term memory, secondary memory, long term store, permanent memoryواژههای مصوب فرهنگستانجزء تقریباً ثابت دستگاه حافظه که دربردارندۀ اطلاعاتی در محدودۀ چند ثانیه تا چندین دهه است