یخ چربیگونgrease ice, ice fat, lard iceواژههای مصوب فرهنگستانپوستۀ نازکی از خاکهبلورها که بر روی سطح دریا به هم بسته میشوند و ظاهری تیره و چربیگون ایجاد میکنند
lordدیکشنری انگلیسی به فارسیخداوند، ارباب، لرد، صاحب، شاهزاده، مالک، خدیو، سید، حکمروایی کردن، مانند لرد رفتار کردن، عنوان لردی دادن به