دوست دارم معجون
معجون، دارو یا زهر ابکی، جرعه، شربت عشق، خیسانده
خب، ریختن، کشیدن، چکیدن، شستشو کردن
عشق، محبت، مهر، معشوقه، مهربانی، خاطرخواهی، دوست داشتن، عشق داشتن
عشق ساختن، عشق ورزیدن، عشقبازی کردن
عشق جنسی
love potion, philter