ملهبلغتنامه دهخداملهب . [ م ِ هََ ] (ع ص ) به نهایت خوب صورت . (منتهی الارب ). کسی که در نهایت خوب صورتی و نیکویی باشد. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || مرد بسیارموی . (از اقرب الموارد).
ملهبلغتنامه دهخداملهب . [ م ُ ل َهَْ هََ ] (ع ص ) جامه ٔ کم رنگ . (منتهی الارب ). جامه ٔ نیم رنگ . (ناظم الاطباء). جامه ای که سرخ آن اشباع نشده باشد و رنگ پریده به نظر رسد. (از اقرب الموارد). || جامه ٔ سخت سرخ کرده . (مهذب الاسماء).
ملهبلغتنامه دهخداملهب . [ م ُ هَِ ] (ع ص ) اسب تیزرو غبارانگیز. (از اقرب الموارد). || افروزنده . (یادداشت به خطمرحوم دهخدا) (منتهی الارب ). و رجوع به الهاب شود.
مئلبلغتنامه دهخدامئلب .[ م ِءْ ل َ ] (ع ص ) شتاب رو. (منتهی الارب ). سریع و جلد و شتاب رو. (ناظم الاطباء). سریع. (اقرب الموارد).