ماتریس
مالت، ابجو ساختن، مالت زدن، بحالت مالت دراوردن
سوزانده شده، پوست انداختن، تولک رفتن، موی ریختن
شیر مالت
گلوله، پوست انداختن، تولک رفتن، موی ریختن