marlدیکشنری انگلیسی به فارسیمارل، اهک رس، خاک اهکدار، خاک کود، پیچیدن طناب، دولا بستن، با خاک اهکدار کود دادن
پازوmarlinespike/ marlinspike, marlingspikeواژههای مصوب فرهنگستانوسیلهای مخروطی از فلز یا چوب برای فاصله انداختن میان رشتههای طناب یا بافۀ فلزی و رد کردن رشتههای طناب یا بافۀ فلزی دیگر بهمنظور در هم بافتن آنها
قیطانmarline/ marlinواژههای مصوب فرهنگستانبندی غالباً از الیاف طبیعی دارای دو رشتۀ بههمتافته که گاه قیراندود یا موماندود است
خفت قیطانیmarline hitch/ marlin hitchواژههای مصوب فرهنگستاننیمخفتی که از یک بار زیر و رو بردن دو سر یک طناب یا دو طناب متفاوت حاصل میشود