متداینلغتنامه دهخدامتداین . [ م ُ ت َ ی ِ ] (ع ص ) به نسیه ووام خرید و فروخت کننده با هم . (آنندراج ). به همدیگر وام دهنده . (ناظم الاطباء). و رجوع به تداین شود.
متودنلغتنامه دهخدامتودن . [ م ُ ت َ وَدْ دِ ] (ع ص ) چرم نرم . (آنندراج ) (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). پوست نرم شده وصاف و صیقلی . (ناظم الاطباء). و رجوع به تودن شود.
متوذنلغتنامه دهخدامتوذن . [ م ُ ت َ وَذْ ذِ ] (ع ص ) مکار و حیله باز. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ). و رجوع به توذن شود.
متوضنلغتنامه دهخدامتوضن . [ م ُ ت َ وَض ْ ض ِ ] (ع ص ) خوار و دون و حقیر و فرومایه . (ناظم الاطباء). و رجوع به توضن شود.
متداینفرهنگ فارسی معین(مُ تَ یِ) [ ع . ] (اِفا.) به نسیه و وام خرید و فروش کننده باهم ؛ ج . متداینین .