غذای هواپیماairline meal, in-flight mealواژههای مصوب فرهنگستانغذایی که با هدف مصرف در هواپیما تولید میشود
آرد استخوانbone mealواژههای مصوب فرهنگستانپودری که از استخوان حیوان پس از گرفتن چربی آن تهیه میشود و از آن بهعنوان مکمل غذا در غذای انسان و حیوان استفاده میشود
طرحریزی غذاmeal planningواژههای مصوب فرهنگستانتدوین و تهیۀ الگویی مناسب برای تأمین مواد غذایی براساس علائق و بودجه و نیازهای تغذیهای افراد
mealدیکشنری انگلیسی به فارسیوعده غذایی، غذا، خوراکی، طعام، شام یا نهار، ارد بلغور، طعمه، غذا خوردن، خوراک دادن، خوراندن