معناmeaningواژههای مصوب فرهنگستاندر زبانشناسی زایشی، خوانش تحتاللفظی و خارج از بافت واژهها و جملهها؛ در زبانشناسی نقشگرا، کارکرد و کاربرد متـ . معنی
مانژنلغتنامه دهخدامانژن . [ ژَ ] (اِخ ) ژنرال فرانسوی (1866-1925م .) که در جنگ جهانگیر اول در دفاع از کشورش مخصوصاً در وردن رشادتی تمام از خود نشان داد. (از لاروس ).