mindingدیکشنری انگلیسی به فارسیذهنیت، یاداوری کردن، تذکر دادن، مراقب بودن، مواظبت کردن، ملتفت بودن، اعتناء کردن به، تصمیم داشتن، بخاطر آوردن، ذکر کردن