metalدیکشنری انگلیسی به فارسیفلز، ماده، جسم، ماده مذاب، سنگ ریزی کردن، فلزی کردن، با فلز پوشاندن، فلزی
metalدیکشنری انگلیسی به فارسیفلز، ماده، جسم، ماده مذاب، سنگ ریزی کردن، فلزی کردن، با فلز پوشاندن، فلزی
فلزmetalواژههای مصوب فرهنگستانعنصری که ترکیبات آن در محلول، یونهای مثبت و اکسیدهای آن با آب هیدروکسید تشکیل میدهند