ایماگرmime artist, mime 1واژههای مصوب فرهنگستانکسی که در نمایش ایمایی ایفای نقش میکند متـ . بازیگر نمایش ایمایی
مردان مردآمیزmen who have sex with men, MSMواژههای مصوب فرهنگستانمردانی که صرفنظر از جهتگیری جنسی خود، با سایر مردان ارتباط جنسی برقرار میکنند
کهوریانMimosaceae, Mimosoidaeواژههای مصوب فرهنگستانتیرهای از باقلاسانان چوبی خاردار معمولاً درختچهای یا درختی کوتاه با حدود 60 سرده و 3000 گونه که برگهای آن غالباً مانند جانوران در برابر تماس حساس است
ایماگرmime artist, mime 1واژههای مصوب فرهنگستانکسی که در نمایش ایمایی ایفای نقش میکند متـ . بازیگر نمایش ایمایی
مومگویش خلخالاَسکِستانی: mum دِروی: mum شالی: mum کَجَلی: mum کَرنَقی: mim کَرینی: mum کُلوری: mum گیلَوانی: müm لِردی: mum