25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
minimise
minimize
minimising
minimised
minimized
minimizes
بیشتر بدانید
باکتریهای میله ای شکل که تولید هاگ میکنند(مثل باسیل سیاه زخم)
fick low
بُرزن
unshaked
جومطریا
نظریۀ شکافه
جستوجوی دقیق
minimizing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به حداقل رساندن، کمینه کردن، کمینه ساختن، دست کم گرفتن، کوچک شمردن
جستوجوی همآوا
minimising
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به حداقل رساندن، کمینه کردن، کمینه ساختن، دست کم گرفتن، کوچک شمردن
جستوجوی همقافیه
unminimizing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
غیرممکن کردن