دولت اقلیتminority governmentواژههای مصوب فرهنگستاندولتی که از رأی اعتماد مجلس برخوردار است، اما اکثریت کرسیها را در اختیار ندارد
اقلیت اجتماعیsocial minorityواژههای مصوب فرهنگستانگروهی اجتماعی که به دلایل نژادی یا جنسیتی یا اقتصادی یا مرامی یا اخلاقی دارای چشماندازهای سیاسی و اقتصادی و اجتماعی متفاوت با کلیت جامعهای است که در آن زندگی میکنند
دولت اقلیتminority governmentواژههای مصوب فرهنگستاندولتی که از رأی اعتماد مجلس برخوردار است، اما اکثریت کرسیها را در اختیار ندارد
اقلیت اجتماعیsocial minorityواژههای مصوب فرهنگستانگروهی اجتماعی که به دلایل نژادی یا جنسیتی یا اقتصادی یا مرامی یا اخلاقی دارای چشماندازهای سیاسی و اقتصادی و اجتماعی متفاوت با کلیت جامعهای است که در آن زندگی میکنند
حامل اقلیتیminority carrierواژههای مصوب فرهنگستاننوعی حامل بار یا الکترون یا حفره، با غلظت کمتر، که در کنار حاملهای اکثریتی در نیمرسانا وجود دارد
فرهنگ اقلیتminority cultureواژههای مصوب فرهنگستانفرهنگ گروهی از افراد جامعه که به لحاظ فرهنگی یا قومی یا نژادی از گروه مسلط متمایزند، اما با آن همزیستی دارند
اقلیت اجتماعیsocial minorityواژههای مصوب فرهنگستانگروهی اجتماعی که به دلایل نژادی یا جنسیتی یا اقتصادی یا مرامی یا اخلاقی دارای چشماندازهای سیاسی و اقتصادی و اجتماعی متفاوت با کلیت جامعهای است که در آن زندگی میکنند