moistensدیکشنری انگلیسی به فارسیمزه، مرطوب کردن، تر کردن، مرطوب شدن، خیساندن، نمدار کردن، تر شدن، خیس کردن
motionsدیکشنری انگلیسی به فارسیحرکات، حرکت، جنبش، تکان، پیشنهاد، سیر، ژست، جنب وجوش، پیشنهاد کردن، اشاره کردن