سلول مادر
مادر، ننه، مام، والده، اصل، سر چشمه، مادری کردن، پروردن
زبان مادری
مادر هابارد
مادر گل
مادر جونز
سلول مادر اسپور
مشروب
مادربزرگ بزرگ
خفه شو، خفه شدن، خفه کردن، خاموش کردن، در دل نگاه داشتن
مادر بزرگ