motionsدیکشنری انگلیسی به فارسیحرکات، حرکت، جنبش، تکان، پیشنهاد، سیر، ژست، جنب وجوش، پیشنهاد کردن، اشاره کردن
moistensدیکشنری انگلیسی به فارسیمزه، مرطوب کردن، تر کردن، مرطوب شدن، خیساندن، نمدار کردن، تر شدن، خیس کردن
نظریۀ برگشت کشسانelastic rebound theoryواژههای مصوب فرهنگستاننظریهای که بر پایۀ آن جنبشهای برشی (shearing motions) در گسل زمانی روی میدهد که کُرنش جمعشده در نزدیکی گسل بر تنشِ اصطکاک ایستایی چیره شود