کوه، کوهستان، کوهستانی
کران بری کوهی
کوهنوردی
برنج کوه
کوهنورد
Anemone کوه
کوهستان
کوهستان بودن
کوهستانی
mountain chain, mountain range
mountain
mountain ash
mountain goat
کوه چهار ساعته
برف بر روی کوه، فرفیون
میان موتوری
زیر آب
کوهی با قلۀ مسطح
کاترینا