پاره کردن
صدای گربه
literal, detailed, literally, precise, religiously, roundly
(بِ) (ق مر.) در کمال دقت ، دقیقاً.
بریدن، توده یونجه یا کاه، چیدن، علف چیدن، چمن را زدن
detail
هیزم، خرمن علف خشک، توده یا کومه یونجه یا علف خشک
جورج گاموف
barleymow