خیز مومیmyxedema, solid edema, mucous edemaواژههای مصوب فرهنگستانتورم خشک و موممانند پوست که همراه با رسوبات گلیکوزامینوگلیکان در پوست یا سایر بافتهاست
لیزابهmucusواژههای مصوب فرهنگستانترشح لعابدار و روان غدهها که از نمکهای غیرآلی مختلف و یاختههای سنگفرشی ریزشیافته و یاختههای سفید تشکیل شده است
روش مخاط دهانۀ رحمcervical mucus methodواژههای مصوب فرهنگستانروش طبیعی تنظیم خانواده مبتنی بر تشخیص زمان تخمکگذاری از طریق مشاهدۀ تغییرات ماهیت و مقدار ترشحات رحم متـ . روش تخمکگذاری ovulation method
مکوزلغتنامه دهخدامکوز. [ م ُ ک َوْ وَ ] (ع ص ) رجل مکوزالرأس ؛ مرد درازسر. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
خیز مومیmyxedema, solid edema, mucous edemaواژههای مصوب فرهنگستانتورم خشک و موممانند پوست که همراه با رسوبات گلیکوزامینوگلیکان در پوست یا سایر بافتهاست