موفتلغتنامه دهخداموفت . [ م ُ ف ِ ] (فرانسوی ، اِ) (اصطلاح زمین شناسی ) گازخانی . شکاف یا منفذی در دهانه های آتش فشانی است که از آن گازهایی مانند اکسیژن و ازت خارج می شود. (از فرهنگ اصطلاحات علمی ).
مؤفدلغتنامه دهخدامؤفد. [ م ُءْ ف ِ ] (ع ص ) درآینده در آخر وقت یا ماه . (از منتهی الارب ). خرج مؤفداً؛ بیرون رفت و برآمد در آخر ماه و به آخر وقت . (ناظم الاطباء).
موفیلغتنامه دهخداموفی . (ع ص ) به انجام رساننده ٔ شغل و کار و اداکننده . (ناظم الاطباء). || به سربرنده ٔ پیمان . (آنندراج ). ایفای وظیفه و پیمان کننده .
موفیلغتنامه دهخداموفی . [ م ُ وَف ْ فا ] (ع ص ) اداکرده شده و پرداخته شده و به جاآورده شده . (ناظم الاطباء).