میوۀ مرکبmultiple fruitواژههای مصوب فرهنگستانمیوۀ حاصل از مادگیهای متعدد و ساختارهای فرعی چندین گل که در یک توده آرایش یافتهاند
multipleدیکشنری انگلیسی به فارسیچندگانه، مضرب، متعدد، چندین، گوناگون، چند برابر، چند فاز، فراوان، چند لا
multipleدیکشنری انگلیسی به فارسیچندگانه، مضرب، متعدد، چندین، گوناگون، چند برابر، چند فاز، فراوان، چند لا
چندبارۀ بلندمسیرlong-path multipleواژههای مصوب فرهنگستانبازتاب چندبارهای که به سبب طولانی بودن مسیر بازتاب، بهصورت رویدادهای مجزا مشاهده میشود