multiplierدیکشنری انگلیسی به فارسیضرب کننده، افزاینده، چند برابر کننده، مضروب فیه، تکثیر کننده، ماشین حساب، دستگاه تقویتکننده، افزایش دهنده، فاکتور، وسیله افزایش
multipliersدیکشنری انگلیسی به فارسیضرب کننده ها، ضرب کننده، افزاینده، چند برابر کننده، مضروب فیه، تکثیر کننده، ماشین حساب، دستگاه تقویتکننده، افزایش دهنده، فاکتور، وسیله افزایش
تکثیرکن فوتونیphotomultiplierواژههای مصوب فرهنگستانوسیلهای که در آن از آشکارساز فوتون برای آشکارسازی تابش الکترومغناطیسی، همراه با تکثیرکنندۀ الکترون برای تقویت جریان استفاده میشود
چندبرابرساز ولتاژvoltage multiplierواژههای مصوب فرهنگستانمدار یا قطعهای که ولتاژ خروجی آن چندبرابر ولتاژ ورودی آن است