مومبلر، کسیکه اهسته وناشمرده سخن میگوید
ممتاز
خندید، زیر لب سخن گفتن، من من کردن
لعنتی، زیر لب سخن گفتن، من من کردن
مامان بابا
mumblers، کسیکه اهسته وناشمرده سخن میگوید
mumbler
complainer, mumbler, nag, scold, yammerer