موسیقالغتنامه دهخداموسیقا. (معرب ، اِ) موسیقار : نظمی است مر نظام پذیری راگرخوانده ای در اول موسیقا. ناصرخسرو.و رجوع به موسیقار شود.
موسیقائیلغتنامه دهخداموسیقائی . (ص نسبی ) منسوب به موسیقی . موسیقیی . موسیقی . (ازیادداشت مؤلف ) : النبض حرکة موسیقائی . (ابوعلی سینا). (یادداشت مؤلف ). رجوع به موسیقی شود.
موسیقاییفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی موسیقایی، خوشآهنگ، آوازی، مترنم آهسته، تند، لارگو، آداجیو ◄ ضرب [موسیقی] دلانگیز، دلنشین