25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
needle blight
سیپه سیپه
needle
سوزن گر
تمنه
میلۀ سرسوزن
بیشتر بدانید
آب رنگ
زفرین
موج سهگین
manciple
خالی کردن گاز معده بچه با زدن دست به پشت او(عامیانه)
امامزده هاشم
جستوجوی دقیق
needlings
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سوزن
جستوجوی همآوا
needling
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سوزاندن، سوزن دوزی کردن، با سوزن تزریق کردن، طعنه زدن، اذیت کردن