nervureدیکشنری انگلیسی به فارسیعصبانیت، رگبرگ، رگه، دارای رگه ها، رگبال، رگه اصلی، شاهرگ، رگه بندی جانور
nervuresدیکشنری انگلیسی به فارسیعصبانیت، رگبرگ، رگه، دارای رگه ها، رگبال، رگه اصلی، شاهرگ، رگه بندی جانور
nervuresدیکشنری انگلیسی به فارسیعصبانیت، رگبرگ، رگه، دارای رگه ها، رگبال، رگه اصلی، شاهرگ، رگه بندی جانور
nervuresدیکشنری انگلیسی به فارسیعصبانیت، رگبرگ، رگه، دارای رگه ها، رگبال، رگه اصلی، شاهرگ، رگه بندی جانور