سحابی نِی ـ آلنNey-Allen Nebulaواژههای مصوب فرهنگستانچشمۀ گستردهای از گسیل فروسرخ که در سحابی جبار و در نزدیکی ذوزنقه واقع شده است
آشیانه،لانهnestواژههای مصوب فرهنگستانساختاری که در آن جانوران، بهویژه پرندگان، تخم میگذارند یا تولیدمثل میکنند
اندوختهدیکشنری فارسی به انگلیسیhoard, supply, nest egg, reserved, reserves, reservoir, savings, stockpile, store
nestدیکشنری انگلیسی به فارسیلانه، اشیانه، اسایشگاه، پاتوغ، نشیمن، پیچیدن، اشیانهای کردن، لانه ساختن، اشیان کردن، اشیان گرفتن، در محل محفوظی جای گرفتن
آشیانه،لانهnestواژههای مصوب فرهنگستانساختاری که در آن جانوران، بهویژه پرندگان، تخم میگذارند یا تولیدمثل میکنند
plainestدیکشنری انگلیسی به فارسیساده، صاف، واضح، عادی، هموار، پهن، رک و ساده، برابر، اشکار، بد قیافه، سر راست