نویملغتنامه دهخدانویم . [ ن َ ] (اِ) لفظی است که آن را در عربی محض می گویند، همچنانکه گویند بنویم دیدن شناخت ، یعنی بمحض دیدن شناخت . (از برهان ) (از انجمن آرا) (از آنندراج ). از برساخته های دساتیر است . رجوع به فرهنگ دساتیر ص 271 شود.
نویملغتنامه دهخدانویم . [ ن َ ] (ع ص ) مرد کندخاطر نادان ، یا گمنام بی اعتبار. (منتهی الارب ). مغفل ، و گفته اند خامل . (از اقرب الموارد). نُوَمَة. (از اقرب الموارد).
نوملغتنامه دهخدانوم . [ ن ُوْ وَ ] (ع ص ، اِ) ج ِ نائم . رجوع به نائم شود. || ج ِ نائمة. رجوع به نائمة شود.