narratingدیکشنری انگلیسی به فارسیروایت، داستانی را تعریف کردن، شرح دادن، داستان سرایی کردن، نقالی کردن
روایتگریnarration 2واژههای مصوب فرهنگستانخلق روایت و ایجاد کنش و واکنش میان سبک و پِیرنگ فیلم برای خلق داستان در ذهن مخاطب
روایت 2narrative 1, narration 1واژههای مصوب فرهنگستانارائۀ یک یا چند رویداد واقعی یا تخیلی به مخاطب توسط راوی