notationدیکشنری انگلیسی به فارسینشانه گذاری، یادداشت، نشان گذاری، توجه، ثبت، نماد سازی، حاشیه نویسی، بخاطر سپاری
notationsدیکشنری انگلیسی به فارسینشانه ها، یادداشت، نشان گذاری، توجه، ثبت، نماد سازی، حاشیه نویسی، بخاطر سپاری
نماد دیراکDirac notation, bra-ket notationواژههای مصوب فرهنگستانهر یک از نشانههایی که برای نمایش بُردار در فضای کوانتوم مکانیکی انتزاعی هیلبرت به کار میرود
انگدیکشنری فارسی به انگلیسیbrand, brand name, earmark, gum, label, Mark, marking, notation, note, stamp, syrup, trademark
notationsدیکشنری انگلیسی به فارسینشانه ها، یادداشت، نشان گذاری، توجه، ثبت، نماد سازی، حاشیه نویسی، بخاطر سپاری