نوش نوشلغتنامه دهخدانوش نوش . (اِ مرکب ) گوارا باد. نوش باد. نوشانوش : نیست خالی بزم او از باش باش و نوش نوش نیست خالی رزم او از گیرگیر و های های . منوچهری .ساقی غم که جام جام دهدعمر درنوش نوش می بشود. خاقانی
سامانۀ برگشت دودexhaust-gas recirculation, EGRواژههای مصوب فرهنگستانسامانهای که با هدف کاهش آلایندههای موتور (NOx) بخشی از گازهای خروجی موتور را به ورودی سیلندر هدایت میکند