عزت نفس، از رواج افتادن، کهنه شدن
obsolesce
stale, age, obsolesce, wear
ماندگار، کهنه
ماندگاری، کهنگی، منسوخی، متروکیت، از رواج افتادگی
مودبانه
مرده است، کهنه شدن